هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ با هزار بارقه روشن از امید در دل، «امنیجیب»گویان میآیند تا گره کارشان را اشتیاق دست گرهکرده بر پنجره فولادش بگشاید. حرم مطهر رضوی ۱۲۰۰ سال است که پناه و ملجأ همه درماندگان زائر و مجاوری است که چشم سوی خراسان رضا (ع) دارند. خانهای که در هر عصر و دورهای، عدهای به فراخور ارادتشان، خشتی بر آن نهاده و به شیوهای آذینش کردهاند. گزارش پیش رو، مختصرحکایتی است از روایت شوقی که به بسط و گسترش بنا و زیربنای این جانپناه و راحت روح ختم شده است.
قرن نهم هجری را باید دوره آغاز توسعه مجموعه عظیم حرم دانست؛ زیرا در این دوره است که ساخت بناهای آرامگاهی باب میشود و زیارت بزرگان، عزیز. برای نمونه، نگارنده کتاب «روضه الصفا» مینویسد: «شاهرخ در شعبان سال ۸۲۱ هجری قمری به قصد آستان بوسی حرم حضرت رضا (ع) به مشهد میآید و علاوه بر ساخت و سازهای بسیار، قندیلی را که پانصد و به گفته برخی سه هزار مثقال طلا وزن داشته پیشکش کرده و خود او، آن از گنبد مرقد میآویزد.» با این همه، سنگ نخستین این اتفاق خوش را تاجداران عصر صفوی با رسمی کردن مذهب شیعه بنا مینهند.
مشهد این دوران، شهری است که میرود تا به یمن وجود مبارک حضرت دوست به یکی از کلان شهرهای روزگار خود تبدیل شود.
سال ۹۳۲ هجری قمری شاه طهماسب صفوی، کاشیهای سطح خارجی گنبد را برمی چیند و آن را برای نخستین بار با خشتهای طلا میپوشاند و تذهیب میکند، اما دریغ که در دوران استیلای ازبکان بر خراسان در سال ۹۹۸ به غارت میرود و در زمان حکومت شاه عباس صفوی با خشتهای طلا یی به ابعاد ۲۵ در ۲۵ سانتی متر نقش میخورد.
نویسنده کتاب «منتخب التواریخ» تعداد خشتهای طلای گنبد در این دوران را ۷ هزار و ۷۷۷ عدد نوشته است. این نقش زرفام تماشایی، اما حدود ۸۰ سال بعد در شورش ازبکها به شهر غارت میشود. این بار نوبت به شاه عباس میرسد. او در سال ۱۰۱۱ هجری قمری برای نخستین بار با پای پیاده از اصفهان به مشهد میآید و هر آنچه را به چپاول رفته است، بهترش را نقش میزند و این میشود که بار دیگر گنبد مطهر با خشتهایی از مس و روکش طلای تازه رخش را عیان میکند. پس از این باز، گنبد برای مرتبه دوم بر اثر زلزلهای که سال ۱۰۸۶ هجری قمری مشهد را میلرزاند تخریب میشود تا مرمت دوباره آن در شمار باقیات صالحات شاه سلیمان صفوی قرار بگیرد.
سوای تعمیر گنبد، در عصر صفوی، نخستین ضریح روی مزار مطهر امام (ع) ساخته میشود که تا پایان این سلسله دو مرتبه تغییر میکند. این یعنی از تعداد ۶ ضریحی که تاکنون ساخته و نصب شده اند، سه ضریح یادگار این دوران است.
برابر روایتهای باقی مانده نخستین ضریح را شاه اسماعیل صفوی به سال ۵۰۰ هجری قمری میسازد که جنس آن، نامعلوم است. البته ناگفته نماند که برخی کارشناسان نیز معتقدند این ضریح که دیگر اثری از آن وجود ندارد، در عهد تیموری ساخته و در زمانه شاه اسماعیل صفوی نصب شده است. دومین ضریح، یادگار شاه طهماسب است به سال ۹۵۷ هجری قمری که از چوب صندل ساخته شده بوده و روکشی از نقره داشته است.
سومین ضریح نیز که سال نصب آن نامشخص است، باقی مانده عصر تاجداری شاه سلطان حسین صفوی است. صحن عتیق که بعدها «انقلاب» خوانده شد، نیز نخستین و قدیمیترین صحن حرم است که به دستور شاه عباس صفوی ساخته و مثل فرشی زیر پای بارگاه پهن شده است.
سیدمهدی سیدی، مشهدپژوه، در این باره توضیح میدهد: «حرم تا پیش از عهد شاه عباس تنها دارای یک صحن کوچک به اندازه یک چهارم صحن عتیق بود. صحن مزبور که توسط امیرعلیشیر نوایی ساخته شده بود، شامل ربع جنوب غربی صحن عتیق فعلی میشد، به گونهای که به قول مورخان عهد صفوی، ایوان امیرعلیشیر که درگاه روضه مطهر از آنجاست، در یک گوشه صحن افتاده و به غایت بدنما بوده است.
در نتیجه شاه عباس دستور میدهد صحن را چنان توسعه دهند که این ایوان در وسط آن قرار بگیرد؛ لذا عمارات جانب شرقی را که تخریب شده بود به صحن اضافه کرده و حکم میکند ایوانی در مقابل آن و دو ایوان هم در جوانب شرقی و غربی صحن جدید بسازند. چون تا آن زمان در قسمت پایین پای بقعه مطهر (ضلع شرقی) هیچ بنا و رواقی وجود نداشته، احدات ابنیهای که ضلع جنوب شرقی صحن را پر کند، در دستور کار دولتمردان صفوی قرار میگیرد.
پیش از آن، خود شاه در جانب پایین پای بقعه، مدخلی گشاده و یک جفت در مرصع به جواهر قیمتی بر آن نصب نموده بود. دیگر دولتمردان او هم رواقهای گنبد حاتم خانی، گنبد ا... وردی خان، دار الفیض و توحیدخانه را احداث کردند. در نتیجه چنان که در دوره تیموری، حرم از جانب غربی و جنوبی رو به گسترش نهاده بود، در زمان صفویه از جانب شمال و شرق توسعه مییابد.»
مکتوبات تاریخی میگویند وقتی نادر عازم فتح هرات میشود، پیش از شروع سفر، به زیارت حرم حضرت رضا (ع) میرود و نذر میکند در صورت پیروزی، ایوان صحن مقدس را که به «صفه امیرعلیشیر» مشهور بود و همچنین گلدسته بالای سر مبارک منسوب به شاهرخ بن امیر تیمور را به «تنگطلا» مزین کند. سفر جنگی نادر حدود یک سال طول میکشد. وی سرزمین هرات تا نزدیکی قندهار را باز پس میگیرد و اواخر سال۱۱۴۴ ه. ق به مشهد باز میگردد.
با ورود سپاهیان افشار، شهر آذین میشود و تا یک هفته جشن عمومی به راه میافتد. پس از این، نادر بزرگان خراسان و کدخدایان محلات مشهد را در چهارباغ به حضور میطلبد و مالیات سه سال آینده را میبخشد و امر به مطلا کردن تنها گلدسته حرم میکند.
مؤلف «تاریخ عالم آرای نادری» در این باره مینویسد: «نادر پس از مطلا کردن گلدسته گفت شایسته است که در مقابل گنبد عالیه، گلدسته دیگری نیز بنا شود. این میشود که اندکی بعد، عطر گلدسته دوم هم به سقف آسمان میرسد. یکی از مورخان عهد نادری که در زمان ساخت گلدستهها شاهد آن بوده است، در شرح خاطراتش مینویسد من همه روزه به تماشا میرفتم. ابتدا زمین را چنان گود کردند که وقتی از بالا به عملهای که در پایین کار میکردند، مینگریستیم، به اندازه گنجشکی به نظر میرسیدند.»
احداث این گلدسته، یک سال طول میکشد و استادان زبردستی به سرپرستی معمار علی نقی مشهدی، متکفل این امر میشوند.
در روایتها آمده است که گویا معماران عصر نادری، مکانی، پشت ایوان عباسی را برای احداث دومین گلدسته انتخاب میکنند که ظاهرا تقارنی با محل گلدسته اول نسبت به گنبد نداشته است، اما پس از آنکه گلدسته جدید احداث میشود، دست کم از جبهه جنوب شرقی حرم (خیابانامام رضایفعلی) چنین به نظر میرسیده است که دو گلدسته قدیم و جدید کاملا در دو طرف گنبد طلا قرار دارند.
این تدبیر شیرین معماری که شاید اتفاقی پیش آمده باشد، از آن زمان به بعد سخت مورد توجه قرار میگیرد، آن چنان که سبب میشود آن را به «شیخ بهایی» نسبت دهند، در حالی که شیخ در سال ۱۰۳۰ هجری قمری در گذشته بود و اصلا نمیتوانسته است نقشی در این موضوع داشته باشد.
ناگفته نماند سنگابِ یکپارچه مرمرین سقاخانه را هم نادر پیشکش کرده است. ماجرا از این قرار است که او هنگام باز پس گیری هرات، این سنگ را در ارگ آن شهر دید و فورا به توپچی باشی خود دستور داد آن را سالم به مشهد ببرد. پس از رسیدن این پیشکشی، امر میشود آن را وسط صحن و میان چهارحوضی که پیش از این، توسط شاه عباس ساخته شده بود، قرار دهند و یک کلاه فرنگی روی آن بسازند. خادمان چنین کردند و به دستور تاجدار افشاری، روی کلاه فرنگی نیز طلا کشیده شد و به این طریق، سقاخانه نادری، مشهور به «سقاخانه اسمال طلا» هم نامش به فهرست خاطره سازهای حرم افزوده میشود.
فتحعلی شاه قاجار دستور ساخت رواق دارالضیافه را میدهد و چهارمین را نیز بر مزار مطهر نصب میکند. او همچنین در سفری که سال ۱۲۳۳ هجری قمری به مشهد داشته است، دستور احداث صحن دیگری را میدهد که به «صحن آزادی» معروف است. با این همه عصر قجرها را باید بیشتر «دوره مرمت» خواند تا ساخت. این کار نیز به همت میرزا فضل ا... نوری، مشهور به «وزیر نظام» انجام میپذیرد.
وقتی او در سال ۱۲۷۰ با حکم وزارت ایالت خراسان و تولیت آستان قدس رضوی به این سو میآید، برابر گواهی اسناد، صحن عتیق و جدید را که با سنگهای نامسطح پوشیده شده بود و اسباب آزار پای روندگان میشد، با سنگ مسطح و صیقلی فرش میکند. این هنر تا بهسازی کف حرم و سطح بعضی بناهای دیگر نیز پیش میرود. مرمت خرابیهای حرم و تزیین صحنها با کاشی را نیز باید در فهرست خدمات او قرار داد.
وزیر نظام در ادامه دستور میدهد کنارههای نهر خیابان را با سنگهای محکم و ساروج دیوار بکشند، خیابان عُلیا و سُفلا را به سنگ و خشت فرش کنند و دکانهای مزاحم خیابان سُفلا را برچینند، بر روشنایی حرم افزوده و کتابخانه آستان قدس منظم و مرتب شود. در دوران وزارت او میان صحن جدید، حوض بزرگی ساخته میشود و رباط خرابهای که در سمت شمالی خیابان علیا بوده است، کاملا تخریب گشته و جای آن را بازار پر میکند.
درآمد این بازار را آستانه، بعدها صرف روشنایی بیشتر صحن ها، مرمت ایوان طلا و زینت سقاخانه میکند. گلدستههای مسجد گوهرشاد را هم که در این دوره تخریب شده بود، با زنجیر و بست مهار میکنند و مسیر آب قنات سناباد را به مطبخ حرم میکشند. درب مرصع ضریح مقدس دوباره مثل روز اول، تزیین و تذهیب و رواقهای توحیدخانه، دارالحفاظ و دارالسیاره نیز آیینه کاری میشود.
ایجاد صحن سوم در این عصر (پس از مشروطه) آغاز شده است. این صحن بین مردم به «صحن موزه» معروف بوده است و پساز انقلاب، به «صحن امامخمینی (ره)» تغییر نام میدهد. در دهه ۳۰، خشتهای طلایی گنبد بهدلیل ازبینرفتن شفافیت، دوباره آب طلا میخورد و بناهایی مانند مسجد زنانه، مسجد ریاض، گنبد اپکمیرزا، رواق پسپشت، راهرو سقاخانه، محل چهلچراغ سابق و محل کشیکخانه که در اطراف ضریح قرار داشتند، با تغییر کاربری به رواق تبدیل میشوند. همچنین برخی مدرسهها، تیمچهها یا فضاهای خالی مجموعه به رواقهای دارالفیض، دارالشکر، دارالشرف، دارالسلام، دارالذکر، دارالعزه و دارالعباده تبدیل میشوند. نصب ضریح جدید و نوسازی نقارهخانه نیز در این دوره رخ میدهد.
پس از انقلاب اسلامی، روند توسعه حرم سرعتی دوچندان میگیرد، آنچنانکه وسعت آن از ۱۲هکتار به بیشاز ۷۰هکتار میرسد و این روند افزایشی همچنان ادامه دارد. در سال۱۳۵۹ فضای داخلی بنای حرم، توسعه یافت و ایستایی گنبد افزایش پیدا کرد و درهای ورودی به بنای حرم در سمت پیشرو و پایین پای مدفن، گشایش یافت. صحن جمهوری اسلامی، پیامبر اعظم، امام حسن مجتبی (ع)، کوثر و رواق امامخمینی (ره) در این دوره ساخته شدهاند.